پرنیا  عشق بابا سجادپرنیا عشق بابا سجاد، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره
پریسا عشق باباپریسا عشق بابا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

پــــــــــــرنیــــــــا هستی مامان

حرفی برای تو

  دخترم قشنگم و همدم پرنیا جان یادت باشد که زیبایی های کوچک را دوست بداری حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند یادت باشد که دیگران را دوست بداری  آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهی باشند یادت باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگری که تواگر خود با خویشتن آشتی نکنی هیچ شخصی نمی تواند تو را با خود آشتی دهد یادت باشد که خودت با خودت مهربان باشی چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باشد . ...
26 شهريور 1390

بدون عنوان

     دخترم ..پرنیا جان به یک پلک تومی بخشم تمام روزوشبهارا که تسکین می دهدچشمت غم جان سوزتب هارا   بخوان بالهجه ات حسی عجیب ومشترک دارم فضارایک نفس پرکن به هم نگذارلبهارا به دست اوردل من راچکارت بادل مردم توواجب رابدست اوررهاکن مستحب هارا دلیل دل خوشی هایم چه بغرنج است دنیایم چرابایدچنین باشد...نمی فهمم سبب هارا بیااین بارشعرم رابه اداب تومی گویم که دارم یادمیگیرم زبان باادب هارا غروب سردبعدازتوچه دل گیراست ای عابر برای هرقدم یک دم نگاهی کن عقب هارا     ...
26 شهريور 1390

ماکه چیزی ندیدیم

  ما که چیزی ندیدیم     زندگی سخت تر از اونیه که فکرشو میکردم. بازم سخت شد... میگن خدا پشت هر سختی یه آسونی گذاشته. امیدوارم اینبار آسونیش طولانی تر از بار قبل بشه. ما که چیزی ندیدیم. میگن آدم زمان براش تو خوشیا زود میگذره. امیدوارم این بار زود نگذره. ما که چیزی ندیدیم.   میگن زمان نسبیه. برا بعضیا زود میگذره برا بعضیا نه. امیدوارم این بار نسبیتش کند بشه. ما که چیزی ندیدیم.   میگن نسبیت درکش سخته. خیلیا نمیتونن مفهومشو درک کنن. امیدوارم اینبار بتونم درکش کنم. ما که چیزی ندیدیم.   میگن درک آدما نسبیه. هر ...
26 شهريور 1390

سقوط

  سقوط یا لبخند   کوه هایی غرق در غبار خانه هایی غرق در سکوت شهر کلاغی در اوج آسمان و پسری پشت پنجره ی آخرین طبقه ی ساختمان رو به رو.... سقوطی آرام و تمام خاطراتت که از پیش چشمانم ، به سرعت پنجره ها میگذرد و فریاد قلبم که این بار هیاهوی شهر را می شکند... بوی خون صورتی خیس اشکی که از کوشه ی چشمانم جاری میشود و چهره ی خندان من....       بیا لبخند بزنیم ... بدون انتظار هیچ پاسخی از دنیا و بدان روزی آنقدر شرمنده می شود که به جای پاسخ لبخند به تمام ساز هایمان می رقصد... . ...
26 شهريور 1390

من آفتاب هستم

  حیاط خانه ما   آن چیست ؟ آن که در آب بالا و پائین می رود !؟!  هان ! همان را می گویم !" من پرسیدم   ! از مرد قایقران ! مرغابی ! مرغابی وحشی !  به این سن رسیدی , مرغابی وحشی ندیدی ؟ " این را مرد قایقران گفت ! با پوزخند ! هول شدم ! من کمتر استخر می روم ...  حوض خانه مان هم هیچ وقت مرغابی نداشت !  راستش هیچکس در حیاط خانه ما حوض نکاشت ... " و دیگر ادامه ندادم ,  بین خودمان باشد , خانه ما اصلا حیاط نداشت ...    ...
26 شهريور 1390

این چنین است روزگار

  این است روزگار...؟؟؟ بانگ الهی در گوش هر انسانی طنین انداز می شود، و همچنان قصه ی پر غصه ی عادت تکرار می شود، عادت به نشنیدن عادت به ندیدن عادت به بودن. گویی هر انسانی ، با چشم بندی چشم های خود ، با چوب پنبه ایی گوش های خود ، با دست کشی دستان خود ، و با اندیشه ایی افکار خود را در بند کرده است و در روشنایی روز همچون خفته ایی در خواب است. من دیدم مردی که در رود بودن غرق شده بود ، دیدم زنی که از بوی گل غرور مست شده بود ، پیرمردی دیدم که با تنها دندانش فطرتش را می جوید ، پیرزنی دیدم که با عینک ته استکانی اش انسانیت را نظاره میکرد ، من دختری دیدم که در آیینه ی زیبایی...
26 شهريور 1390

آرامش یعنی خدا

    آرامش .   خیلی از کارایی که مردم تو زندگیشون انجام میدن برای رسیدن به همین سه سیلاب حرفه. اما تو راه رسیدن به این آرامش هر کسی یه راهی رو انتخاب میکنه. بعضیا آرامش رو تو ثروت می بینن بعضیا تو عبادت ، بعضیا تو عشق می بینن بعضیا تو عقل، بعضیا تو آزادی و حتی بعضیا تو مرگ! هر کسی تو این راه به فراخور تلاش و عمل و فکری که انجام میده به طبقه هایی از  آرامش میرسه. اما، خوب تنها چیزی که بین آدمها مشترکه اینه که هیچ کس به ارامش مطلق نمیرسه. عطش هیچ کس از آرامش فرو نمیکشه. ظرف هیچ کس از آرامش لبریز نمیشه. هر کس بعد از رسیدن به طبقه ایی از اون ، با نگاه حسرت آلود به طبقات بالایی به دنبال رسیدن به اونها...
26 شهريور 1390

چگونه سالم زندگی کنیم

   نکاتی برای سلامتی ‌١- آب فراوان بنوشيد. ‌٢- مثل يک پادشاه صبحانه بخوريد، مثل يک شاهزاده ناهار و مثل يک گدا شام بخوريد. ‌٣- از سبزيجات بيشتر استفاده کنيد تا غذاهاي فراوري شده. ‌٤- بااين ‌٣ تا E زندگي کنيد: Energy (انرژي) ،Enthusiasm (شور و اشتياق)، Empathy (دلسوزي و همدلي). ‌٥- از مديتيشن و يوگا کمک بگيريد. ‌٦- بيشتر بازي کنيد. ‌٧- بيشتر از سال گذشته کتاب بخوانيد.  ‌٨- روزانه ‌١٠ دقيقه سکوت کنيد و به تفکر بپردازيد. ‌٩- ‌٧ ساعت بخوابيد. ‌١٠- هر روز ‌١٠ تا ‌٣٠ دقيقه پياده‌روي کنيد و در حين پياده‌روي، لبخند بزن...
19 شهريور 1390

بازگرد ای روزهای کودکی

اولین روز دبستان بازگرد کودکی ها، شاد و خندان باز گرد باز گرد ای خاطرات کودکی بر سوار اسب های چوبکی خاطرات کودکی زیباترند یادگاران کهن مانا ترند درسهای سال اول ساده بود آب را بابا به سارا داده بود درس پند آموز روباه و خروس روبه مکار و دزد و چاپلوس روز مهمانی کوکب خانم است سفره پر از بوی نان گندم است کاکلی گنجشککی باهوش بود فیل نادانی برایش موش بود با وجود سوز و سرمای شدید ریز علی پیراهن از تن می درید تا درون نیمکت جا می شدیم ما پر از تصمیم کبری می شدیم پاک کن هایی ز پاکی داشتیم یک تراش سرخ لاکی داشتیم کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت دوشمان از حلقه هایش درد داشت ...
19 شهريور 1390

دخترم اگر دروغ رنگ نداشت...

  اگر خداوند یک آرزوی انسان را برآورده می کرد!!!!!     اگر دروغ رنگ داشت هر روز شاید ده ها رنگین کمان در دهان ما نطفه می بست و بی رنگی کمیاب ترین چیزها بود اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت عاشقان سکوت شب را ویران می کردند اگر به راستی خواستن توانستن بود محال نبود وصال! و عاشقان که همیشه خواهانند همیشه می توانستند تنها نباشند اگر گناه وزن داشت هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد تو از کوله بار سنگین خویش ناله می کردی… و من شاید کمر شکسته ترین بودم اگر غرور نبود چشم هایمان به جای لب هایمان سخن نمی گفتند و ما کلام محبت را در میان نگ...
19 شهريور 1390